فتنه 96 توصیفی است از اغتشاشاتی که نخستینبار در تاریخ 7 دی ماه 96 از مشهد آغاز و طی آن تعدادی از مردم مشهد در اعتراض به سیاستهای اقتصادی دولت و گرانی و فقر و مطالبات بانکی به خیابان آمدند، تجمعاتی که کمکم از اختیار اعتراضکنندگان خارج و شعارها و خواستهها از معیشت به سیاست کشیده شد.
در این بین اما گروهک تروریستی منافقین هم که در کارنامه سیاه خود جنایتهای فراوانی از ترور ۱۲ هزار نفر از مردم و نخبگان سیاسی و مذهبی انقلاب گرفته تا ائتلاف با رژیم بعث در جنگ تحمیلی دارد، یکی از دشمنان نظام و ملت ایران است که ردپایش در اغتشاشات ۷دیماه بیانگر دست داشتنش در ایجاد و شدت گرفتن این فتنه دارد، در همین رابطه و در آستانه سالگرد عملیات غرورآفرین «مرصاد» گفتوگویی شنیدنی خبرگزاری فارس با سردار یعقوبعلی نظری، فرمانده سپاه امام رضا(ع) ترتیب دادیم و شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
اختلاف منافقین و انقلاب اسلامی؛ از شیوههای مبارزه در برابر شاه تا همکاری با صدام!
برخی تاریخ مواجهه گروهک منافقین با جمهوری اسلامی ایران را به دو دوره قبل و بعد از عملیات مرصاد تقسیم میکنند؛ نظر شما در این مورد چیست؟
تقابل منافقین تحت عنوان مجاهدینخلق با جمهوری اسلامی به قبل از انقلاب برمیگردد و این تقابل یک تقابل فکری بود یعنی آنها بهصورت مبنایی با تفکر ناب انقلابی زاویه داشتند، اما فضای انقلاب و مدیریت حضرت امام(ره) همه طیفها و گروههای مخالف طاغوت اعم از ملیگراها، منافقین (که آن زمان تحت عنوان مجاهدین خلق فعالیت میکردند)، حتی گروههای چپ و اکثریت و اقلیت، همه را متحد و در یک جبهه قرار داده بود؛ با هدف مشترک که براندازی رژیم پهلوی بود، البته هر طیف معیارها و شیوه های متفاوتی را بهکار میبرد، بنابراین ملاحظه میکنید اختلافی که منافقین از همان ابتدا با ما داشتند یک اختلاف مبنایی است؛ اما در آن زمان با توجه به شرایط خاص خود، با نیروهای انقلابی در یکفضا قرار گرفتند؛ اما این ائتلاف ظاهری خیلی زود به هم خورد، بهطوریکه بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب خودشان را نشان دادند؛ جریانهای سال ۶۰ اوج آنها بود، که درگیریهای خیابانی، جریان بنیصدر (در واقع نفاق بهطور عام و بنیصدر به صورت خاص) و حتی جریانهای ملی مذهبی، همه با هم یک ائتلاف ضدانقلاب اسلامی با روشهای عملیاتی، تقابلی و کف خیابانی تشکیل دادند که البته موفق نشدند و نفاق به طورکامل از داخل کشور خارج شد، بعد از آن بود که وارد فاز ترور شدند و به خارج از کشور مهاجرت کردند تا زمانی که دفاع مقدس آغاز شد.
در نتیجه آنها که مترصد یک فرصت بودند تا این دشمنی خودشان را به میدان عمل بیاورند، زمانیکه با پیشنهاد صدام مبنی بر همکاری با رژیم بعث برضد ایران روبرو شدند اعلام آمادگی کردند و این مسئله منجر به رفتن منافقین به عراق شد.
نحوه همکاری گروهک منافقین با رژیم بعث هم به روشهای مختلف بود، از دادن اطلاعات و اخباری که از رابطین داخلی دریافت میکردند تا ورود به فاز عملیاتی خرد و کلان شامل به اسارت گرفتن رزمندگان ایرانی و بازجویی از آنها و ضربههای محدود، بهعنوان نمونه در عملیات «والفجر مقدماتی» نفوذ کردند و مدارک عملیات را سرقت کردند! صدام از اینها به شکلهای مختلف استفاده میکرد.
فروغی که برای منافقین جاودان نشد
مرصاد اولین عملیات نظامی منافقین نبود؛ قبل از عملیات «مرصاد» یا به تعبیر خودشان «فروغ جاویدان» عملیات دیگری نیز در مهران داشتند تحت عنوان «چلچراغ».
به طورکلیاین جماعت، لحظهای از ضربهزدن به انقلاب و جبههها غافل نمیشدند؛ اما اینکه از بین همه این شرارتهای منافقین، چرا عملیات مرصاد بهعنوان یک نقطه عطف در نظر گرفته میشود به این دلیل است که از طرفی در این عملیات، تمام توانشان را بسیج کرده بودند و با توجه به ارزیابیهایی که از داخل ایران داشتند؛ هدفگزاری کرده بودند بیایند تهران و کار را تمام بکنند، این را هم بدانید واقعا آنزمان شرایط جمهوری اسلامی و فضای حاکم بر داخل وقتی با حساب و کتابهای مادی و ظاهری سنجیده میشد باور پیروزی در عملیات را در آنها تقویت میکرد، چرا که از قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت فقط چند روزی گذشته بود و صدام هم که میخواست از این فرصت استفاده کند، اما با همه این امیدها و امکانات، بعد از پیشروی داخل خاک ایران در تنگه مرصاد ضربه سنگینی خوردند، تلفات زیادی دادند و انهدامی که از طرف رزمندگان ایران برایشان رقم خورد باعث شد در نهایت آنها نتوانند به هدفشان برسند و در تنگه مرصاد زمینگیر شدند.
منافقین در فاز تغییر تاکتیک
بعد از شکست نظامی منافقین از جمهوری اسلامی در «عملیات مرصاد» تاکتیکهای منافقین چه تغییری کرد؟
اساس و راهبرد مبنایی منافقین همین کارهایی است که از اول شروع کرده بودند، یعنی عملیاتهای داخلی شامل ناامنسازی و ترور و بمبگذاری، آنها بهعنوان یک تشکیلات تروریستی و معاند نظام نه قادر بودند بیشتر از این را به ظهور برسانند و نه شرایط برایشان مهیا بود؛ این شرایط نظامی به شکل عملیات نظامی گسترده و کلاسیک در مرصاد هم فقط بهخاطر زمینهای بود که صدام برایشان فراهم کرد و آنها خواستند استفاده کنند؛ پس توجه داشته باشید سازمان منافقین حتی در فاز عملیاتی بهعنوان یک «سازمان تروریستی» تعریف شده و بیشتر بحث ایجاد ناامنی را در دستور کار خود داشت و این هدف را هرچند وقت یکبار اجرا میکردند؛ مثل ترور شهید صیاد شیرازی؛ آنها اگر شرایط برایشان مهیا باشد هیچگاه از ترور و ناامنی غافل نمیشوند، چون از طرفی ماهیت و شالوده تشکیلاتیشان همین است و از طرف دیگر نگاه راهبردیشان در تقابل با نظام اسلامی این است و هم توانمندیهایی که از لحاظ اجرا و عملیات دارند بیش از این نیست بنابراین اگر میبینید که کاری انجام نمیدهند یا گاهی اُفت و خیز دارند به این علت است که واقعا نمیتوانند.
یک تناقض ذلتبار
آنها نسبت به گذشته ضعیفتر شدهاند یا جمهوری اسلامی قویتر شده است؟
هر دو، یعنی از یک سو اشراف اطلاعاتی امروز ایران قابل مقایسه با گذشته نیست و کوچکترین دسیسهای بهسرعت برای ما فاش میشود و از سوی دیگر آنها هم مثل گذشته نیروهای رابط قوی در داخل ایران ندارند یعنی شبکه داخلیشان کاملا از هم گسسته است؛ در حال حاضر خودشان هم به این باور رسیدهاند که از لحاظ عملیاتی نه قادر به انجام کاری هستند و نه قابل اعتنا، البته تلاشهایی برای جذب افراد میکنند که موفق نبوده اند و این درماندگی و ضعف تا جایی پیش رفته که اخیرا به دنبال ائتلاف با خاندان پهلوی(همان رژیمی که قبل از انقلاب دنبال ساقط کردنش بودند) بر ضد جمهوری اسلامی ایران هستند و حتی آنها هم روی خوشی به این تشکیلات تروریستی نشان نمیدهند.
موجسواری منافقین در اغتشاش 7 دی
شنیده میشود منافقین سعی دارند در اعتراضات اجتماعی مردم ورود پیدا کنند و با سوار شدن بر موج اعتراضات به اهداف خود دست یابند، مردم در این اعتراضات چطور میتوانند دستهای منافقان و گروههای معاند نظام را تشخیص دهند؟
موضوع خیلی روشن است و اگر میبینید تا حالا اتفاق مهمی که آن ها دنبالش هستند در این کشور رخ نداده علتش همین روشن بودن و بصیرت مردم است که بهمحض اینکه متوجه حضور این جریانهای معاند و فرصتطلب در اعتراضات اجتماعی میشوند صف خودشان را جدا میکنند.
وقتی برخی مطالب برای مردم تبیین شود بلافاصله به مسؤولان نظام پاسخ مثبت میدهند، طبیعتا آنها قادر نیستند با تکیه بر امکانات درون تشکیلاتی خودشان عملیات انجام دهند؛ چه عملیات امنیتی و چه میدانی، پس میخواهند از زمینهها استفاده کنند؛ به این معنا که چون بهطور مستقیم قادر به جذب مردم نیستند و مردم به آنها پاسخ مثبت نمیدهند کمین میکنند هر جا که مردم اعتراضی دارند و اشکالی وجود دارد که میخواهند آن را اعلام کنند آنها بر این موج سوار میشوند؛ این شیوه و تاکتیک آنهاست.
راز آرامش روزهای سخت
چگونه میتوان زمینه این موجسواریها را از بین برد؟
در وهله اول مسؤولان باید به وظایف خود عمل کنند تا مانند سالهای گذشته که با وجود مشکلات زیاد، مردم نسبت به مسؤولان اعتماد داشتند الآن نیز با عملکرد صحیح و شفاف، اعتماد جامعه را جلب کنند؛ مردم ایران روزهای به مراتب سختتر از این را تحمل کردهاند، شرایط سختی که جنگ تحمیلی بهوجود آورد و زندگی کوپنی را فراموش نمیکنیم؛ هیچوقت اما آن شرایط منجر به اعتراضات و اغتشاشات خیابانی نشد چون به مسؤولان «اعتماد» داشتند.
اما اگر جایی هم مردم میخواهند حرفی بزنند و اعتراض بهحقی کنند مسؤولان باید دقت کنند که صف معاندین و منافقین با مردم مخلوط نشود؛ مردم هم باید مراقبت باشند که مورد سوءاستفاده این عناصر قرار نگیرند.
نشانههای یک اعتراض دستکاری شده!
مردم چگونه میتوانند حضور این عناصر را در متن اعتراضات تشخیص دهند تا مورد سوءاستفاده قرار نگیرند؟
این موضوع در رفتار و گفتار کاملا مشخص است، رفتاری غیر از آن چیزی که مدنظر مردم است؛ اگر به یک جایی تعرض و حمله شود مشخص میشود که این خواسته و مطالبه مردم نیست یا حرفی و شعاری گفته شود که مورد نظر مردم نباشد این موارد شاخصهایی است که مردم بهسرعت میتوانند «مرز» را تشخیص دهند؛ در تجمعات دی ماه هم همینطور بود هرجا حرکت مردمی بود مشخص بود هرجا هم آنها ورود پیدا کردند کاملا واضح بود.
«نه غزه نه لبنان» شعاری ضد امنیت ایران
آیا منظورتان از «مرز» همان خشونت در شعار و رفتارها در تجمعات و اعتراضات است؟
بله و شعارها هم از بُعد خشونت و هم از بُعد جهت! گاهی یک شعار در ظاهر شاید خشن نباشد مانند شعار «نه غزه نه لبنان» که ظاهر فریبندهای دارد اما در باطن شعار خطرناکی است و به ضرر منافع ملی ماست؛ این شعار تولید مستقیم اسرائیل است! چون الان در مرز اسرائیل گلوی این رژیم گرفته شده و به این خاطر که از این مخمصه نجات پیدا کند هیچ راه دیگری ندارد جز اینکه یک شعار مردم فریبی در داخل جامعه ایران طراحی کند و توسط عواملش نشر دهد.
امروز ما باید حواسمان جمع باشد که تاریخ در حال تکرار است مبادا اشتباه کنیم و گرفتار فریبهای دشمن شویم.
حضور در خارج مرزها در ادبیات سیاسی و نظامی به «عمق راهبردی» شهرت دارد و در فکر و عمل یک بحث واضح و مبرهنی است؛ هیچ انسان عاقلی خودش را درون خانه خودش محدود نمیکند و توقع ندارد در یک محله ناامن زندگی کند و امنیت منزلش تامین باشد، بلکه هر عقل سلیمی قبول میکند اگر محله امن باشد خانه من امن است؛ پس من باید در امنیت محله مشارکت کنم هزینهاش را بپردازم تا خانهام امن باشد، اگر امروز به سرقت از خانه همسایه بیتفاوت باشم و بگویم به من ربطی ندارد همان دزد فردا از خانه من هم سرقت خواهد کرد؛ این مطلب در مقیاس و جغرافیای وسیع منطقهای و جهانی هم صادق است.
مردم ما اگر شهید میدهند این یک مبنای قوی دارد؛ بهعنوان مثال در سوریه برای بحث مدافعان حرم هم دفاع اعتقادی داریم و هم از نگاه ملی حضور مشورتی و مستشاری ما ضروری است.
گام اول دشمن، بر هم زدن رابطه مردم با نظام
اشارهای به ماجرای «۷ دی» داشتید؛ آیا هدف منافقان و معاندان در این ماجرا مشخص شد؟
اگر بخواهیم هدفشان را در همان مقطع زمانی مشخص کنیم میتوان گفت حداقل هدف این جماعت برهم زدن اوضاع و ایجاد اغتشاش و آشوب به منظور از بین بردن آرامش اجتماعی مردم است تا از نظر تبلیغاتی و رسانهای سوژهای برای کشورهای مخالف ایران درست کنند؛ اما از یک نگاه عمیقتر باید گفت آنها هر اقدامی که انجام میدهند چند گامکلی برایش تعریف میکنند، گام اولشان ایناست که با ایجاد بدبینی و بیاعتمادی مردم نسبت به مسؤولان برای جامعه چالش ذهنی درست کنند و با این اقدامات رابطه مردم را با نظام برهم بزنند که این مطلب خودش باعث بروز یکسری اعتراضات در جامعه میشود؛ آشوب، تخریب و تصرف گامهای بعدی هست که معاندان و منافقان برای آن برنامهریزی میکنند و اخبارش به ما میرسد.
در بین دستگیرشدگان ماجرای« ۷دی» چه جریانهایی حضور داشتند؟
در بین این افراد هم سلطنتطلبها بودند و هم وابستگان منافقین، کسانی را دستگیر کردیم که با سایتهای منافقین در ارتباط بودند؛ اما همانطور که اشاره کردم شبکههایمنافقیندر داخل ایران خیلی قوی نیست چون مردم اقبالی به آنها ندارند.
مهمترین اهداف منافقین در ایران
مهمترین اهدافی که منافقین در ایران بهخصوص در یک سال اخیر دنبال میکنند از نظر شما چیست؟
منافقان از نظر مبانی ایدئولوژیک و تئوری مشخص است نگاهشان یک نگاه التقاطی است به این معنا که نه به دین کامل پایبند هستند و نه اظهار بیدینی کامل میکنند، بنابراین یک مخلوطی از نگاه کمونیستی، مذهبی و لیبرالیسم است و خودشان هم شاید دقیق متوجه نباشند که به لحاظ فکری دنبال چه هستند، اینها مطالب ایدئولوژیک جذابی ندارند که بتوانند کسانی را جذب کنند؛ اما همین نگاههای التقاطی و از هم گسیختگی فکریشان مضاف بر یک کار تشکیلاتی مخوف و بسته باعث میشود که کسانی که به هر نحوی جذب میشوند و ورود پیدا میکنند دیگر نتوانند خارج شوند؛ این موضوع در اعترافات توابین کاملا مشهود بود؛ در واقع سعی میکنند برای خود ظاهری جذاب با اهداف بلند ترسیم کنند که این موضوع با واقعیت شان در تعارض است و زمانی که یک نفر تحت تاثیر تبلیغات آن ها وارد این تشکیلات شود تحت یک دیکتاتوری فکری قرار میگیرد که حتی نمیتواند به اخبار منابع دیگر گوش کند و ارتباط باز رسانهای داشته باشد و با دیگران ارتباط و تعامل برقرار کند.
یکی از اصول اعتقادی منافقین این است که هدف وسیله را توجیه میکند؛ یکی از مصادیق این موضوع ائتلافشان با صدام بود؛ چون معتقد بودند برای رسیدن به هدفشان که ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی است میشود با صدام هم که قاتل جوانان ما بود متحد شوند؛ آنها چون بعد از پیروزی انقلاب اسلامی موفق نشدند به لحاظ حقوقی جایگاهی به دست بیاورند همواره با هر وسیلهای در فکر مبارزه با نظام هستند؛ در حال حاضر نیز با همان رابطها و شبکههای ضعیفی که در داخل ایران دارند اطلاعات میگیرند و به اسرائیل و آمریکا میدهند، دروغ پراکنی میکنند، برای اینکه جمهوری اسلامی را تحت فشار عملیات روانی آمریکا قرار دهند. از جمله کارهای آنان شایعهپراکنیهایی بود که درباره سایتهای هستهای ایران کردند و غرب را روی این موضوع حساس کردند؛ این را بهتر است مردم توجه داشته باشند که بسیاری از گرفتاریهای فعلی کشور نتیجه همین اخبارساختگی و عملیات روانی منافقین بر ضد ایران است.
تعلق عاطفی و اعتقادی مردم به جمهوری اسلامی
بهترین شیوه برخورد با اهداف و تاکتیکهای منافقین در شرایط فعلی چیست؟
منافقین فی نفسه برای ما مشکل محسوب نمیشوند چرا که نه قدرت فکری دارند، نه عملیاتی، نه توان جذب دارند؛ نه توان تشکیلاتی و مالی و نه نیروی انسانی، بهبیان دیگر نه در حوزه سخت افزاری هیچ قدرتی دارند و نه حوزه نرم افزاری، اما آدمهای موج سواری هستند؛ بنابراین همانطور که پیش از این هم بیان شد بصیرت مردم ما خیلی مهم است ضمن اینکه باید هم مسؤولان و هم مردم تلاش کنند مسائل را در مجراهای طبیعی خودش پیش ببرند؛ مراقبت برای مخلوط نشدن با این جریانهای معاند فرصتطلب فوقالعاده حائز اهمیت است و شرط این مراقبت «بصیرت» است، در این وضعیت ما باید یک حدودی را رعایت کنیم ولو اینکه مشکل داریم و گرفتار هستیم اما اکثریت مردم نسبت به نظام اسلامی تعلق عاطفی و اعتقادی دارند و این نظام نباید با عملکرد چند نفر سنجیده شود؛ شاید من بهعنوان یک مسئول مشکل داشته باشم اما اصل نظام که مشکل ندارد و مردم هم این را میدانند برای همین هم هنوز با وجود مشکلات موجود در عملکرد برخی مسؤولان تعلق خاطرشان را بهنظام حفظ کردهاند؛ اما تشخیص اینکه مرزهای آسیب به نظام در اعتراضات کجاست فوقالعاده حائز اهمیت است.
من تاکید میکنم ما از هیچکدام از گروهها و تشکیلات معاند و مخالف از جمله منافقین کوچکترین احساس خطری نداریم، قویترین اینها داعش بود که نتوانست کاری از پبش ببرد؛ نه اینکه نخواسته باشد بلکه نتوانست.
هدف سناریوی تحریم
در بسترهای اجتماعی باید هوشیار باشیم روش دشمنان ما ایناست که با اجرای سناریوی تحریم به مردم فشار میآورند تا نارضایتیهای اجتماعی را افزایش دهند در نتیجه موجی از اعتراضات توسط مردم بهراه بیفتد و منافقین هم از آن طرف بیایند بر این موج سوار شوند؛ معادله بسیار سادهای است.
اما برای اینکه تیر دشمنان ملت و نظام بهسنگ بخورد چه باید کرد؟ در وهله اول معترضان باید حواسشان جمع باشد و کاری نکنند که باعث سوء استفاده معاندان شود در گام بعدی هم بهصورت مبنایی مسؤولان نظام باید سعی کنند با تکیه بر امکانات موجود مشکلات را حل کنند تا زمینه سوءاستفاده فراهم نشود.
اهمیت گزارشهای مردمی
شنیدهها از منابع آگاه گویای این واقعیت است که داعش در مشهد هم تحرکاتی داشته، آیا شما این موضوع را تایید میکنید؟
بله دشمن هیچوقت بدون اقدام نمینشیند؛ ما چیزی بهنام دشمن غیرفعال نداریم همه دشمنان ما فعال هستند؛ همانطور که مقام معظم رهبری هم فرمودند: « اگر شما خواب هستید، گمان نکنید دشمنان شما هم خواب هستند، دشمن همیشه بیدار است.» پس ما هم باید بیدار باشیم؛ وقتی ما بیدار هستیم فعالیت دشمن را میبینیم اما بسته به اینکه اقتضاء شرایط چه باشد گاهی در همان گام اول برخورد میکنیم؛ بعضی مواقع اما برای رسیدن به اطلاعات و سرنخهای بیشتر باید منتظر گامهای بعدی بشویم و حتی در بعضی شرایط تا گام نهایی رصدشان میکنیم و زمانی که میخواهند نقشه شان را عملی کنند، آنجا همان بزنگاهی است که برخورد میکنیم.
آنچه اما باعث شده معاندان نظام تا الآن نتوانند کاری از پیش ببرند به این خاطر است که ما پابهپای دشمنمان بیداریم و اوضاع را رصد میکنیم، همچنین لطف خدا و امام رضا(ع) شامل حال این نظام و مردم است، مردم نیز در بحث امنیت انصافا کمک زیادی میکنند؛ چرا که در همهجا حضور دارند و کوچکترین حرکت مشکوک را به ما اطلاع میدهند تا نقشههای شوم خنثی میشود.
یک نمونه از همکاری مردم را در این زمینهها بیان میکنید؟
اگرچه گاهی اوقات گزارشهایی که از مردم دریافت میکنیم بهنظر خودشان ساده است اما سرنخهای خیلی مهمی مانند استقرار تعدادی جاسوس در یک هتل تا مسائل مهمتر امنیتی را برای ما روشن میکند.
افرادی که بعد از اغتشاشات «۷ دی» بهکمک گزارشهای مردمی شناسایی و دستگیر شدند، تعدادی جاسوس بودند که برای خارج از کشور فعالیت میکردند و فعالیتشان در راستای اغتشاشات «۷ دی» بود؛ این مسائل برای ما دور از ذهن نیست؛ همانطور که مقام معظم رهبری در جریان اتفاقات دیماه اشاره کردند، با پول کشورهای عربی و با حمایت آمریکا و اسرائیل در کنار مرزهای ما قرارگاهی تشکیل شده بود و افرادی را برای جاسوسی و انتقال اطلاعات در داخل اجیر کردند، ما باید هوشیاری باشیم و اجازه ندهیم این افراد بهاطلاعات مورد نظرشان دست پیدا کنند.
خوشبختانه گزارشهای مردمی خیلی گسترده است و همکاری خوبی دارند؛ در هر جای دنیا اگر اتفاق امنیتی رخ دهد حکومتها درگیر میشوند و نمیتوانند بر اوضاع فائق شوند، در نتیجه مجبورند هزینه زیادی برای برقراری امنیت پرداخت کنند، اما در جمهوری اسلامی با وجود تمام این هدفگذاریها و هجمهها از طرف دنیای استکبار به راحتی بحث امنیت با همکاری و همدلی مردم هوشیار مدیریت میشود؛ به عنوان نمونه موضوع برقراری امنیت در کردستان واقعا بحث عجیب غریبی است اما با کمکهای مردمی محقق شد یا سیستان و بلوچستان با وجود اینکه خیلی مستعد ناامنی است، خوشبختانه شاهدیم مشکل حادی وجود ندارد؛ هرچند وقت یکبار ممکن است اتفاقی بیفتد اما این مشکل مربوط بههمه جای دنیاست، همانطور که میبینیم در پاریس هم اتفاق میافتد.
یک درخواست از مردم
مردم اگر موارد امنیتی مشکوکی دیدند و خواستند اطلاع بدهند باید از چه طریقی اقدام کنند؟
راههای مختلفی وجود دارد مثل تلفن شبانهروزی ۱۱۴، یا مراجعه به پایگاههای بسیج، ما درخواست میکنیم مردم گستردهتر و هوشیارتر از گذشته هر شخص مشکوک یا رفتار غیرطبیعی را که دیدند اطلاع دهند چون بعضی موارد فوقالعاده برای ما در حوزه برقراری امنیت کارساز است و منجر به کشف سرنخها و جریانات مهمی میشود، مردم از کنار هیچ موضوعی بهسادگی عبور نکنند؛ بقیه کار بهعهده ماست و الان هم شرایط بهگونهای است که این ضریب حساسیت باید خیلی بالا باشد.
هیچ سازمان و حکومتی در دنیا «شبکه اطلاعات مردمی» به این شکلی که ما داریم ندارد و ما قدردان زحمات بسیج و آحاد مردم جامعه هستیم و مطمئناً ثمره این همکاری به شکل نعمت بزرگ امنیت نصیب خود مردم میشود، همانطور که تا به امروز با وجود این همه دشمن و مخالفت چنین بوده؛ برقراری امنیت در کشوری که دشمن ندارد کار چندان سختی نیست، اما وقتی ما دشمنانی داریم که با این گستردگی فعال هستند و هدفگذاریکردهاند، این امنیت حاکی از یک سری فعالیتهای عمیق است که نقش مردم در آن اساسی و محسوس است.
نظر شما